اسطوره

اگر خدا می خواست من هم مثل تو فکر کنم ، تو را نمی آفرید

اسطوره

اگر خدا می خواست من هم مثل تو فکر کنم ، تو را نمی آفرید

به یاد جمال کمالی

نشسته بودیم

داشتیم درد و دل میکردیم

از آرزوهاش میگفت

چقد برنامه داشت

چقد ارزو

اما مرد

چن سال پیش مرد

تو اوج جوونی

تصادف کرد

دیگه نیست!

نه خودش نه اروزهاش

یک جوون 21 ساله...

اجل اومد سراغش

بدون هماهنگی

میتونست سراغ من بیاد

یا حتی تو...

نخل

نخل خونمونو قطع کردیم

چون نمیشد جابجاش کرد همونجا آتیشش زدیم

اصلا شعله نکرد

دود هم نکرد

فقط کم کم توی خودش سوخت

مث پکی که به سیگار میزنند

بعد از یک هفته سوختن

هیچی ازش نموند

جز یه مشت خاکستر نرم که باد با خودش برد

انگار نه انگار روزی درخت نخلی اینجا بود

من و اون نخل چقدر حس های مشترکی داریم...